کد مطلب:5392 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:151

نقش پیامبران در تمدن ها
امروزه دانشمندان با انصاف اعتراف دارند كه تمدن های بشری مرهون زحمات خالصانه و رنج های ایثارگرانه پیامبران است و آنان جاده تمدن را هموار كرده و عقل راكد بشر را به تلاطم انداختند.

رسولان الهی از دو جهت در ساختن و هموار نمودن تمدن ها سهیم بوده اند: یكی از نظر برداشتن موانع و دیگری، از نظر ایجاد مقتضا و شوق و انگیزه در خلق تمدن.

یكی از مظاهر مهم تمدن بشری، ساختن معبدهای بزرگ است. از كلیساهای بزرگی چون كلیسای دنب در آلمان گرفته تا مساجد با شكوه اسپانیا كه چهار هزار ستون در آن به كار رفته است. علاوه بر این، پیامبران از سایر تمدّن های بشری نیز موانع را برطرف ساخته اند، چرا كه مردم را به توحید و پرستش خدای یكتا و بی همتا دعوت كرده و از پرستش مظاهر خلقت هم چون كوه، دریا، ستاره، ماه، حیوانات و انسان ها باز داشته و حتّی به مبارزه برخاسته اند. همان گونه كه بشر گاوپرست اجازه نمی دهد برای رهایی از گرسنگی خلق، گاوها قربانی شوند؛ كوه پرستان هم اگر بودند، اجازه نمی دادند با دینامیت سینه كوه ها را بشكافند و معادن را استخراج كنند. هم چنین ماه پرستان نیز مانع می شدند لونا، آپولو و سایر سفینه های فضایی روی كره ماه بنشیند، حتّی با مصنوعات و مخترعات نیز در ستیز بودند. پیامبران آمدند با شرك و بت پرستی مبارزه كردند. خداوند در قرآن می فرماید:

«وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی كَانَتْ عَلَیْهِمْ» [1] ؛ پیامبر اكرم مبعوث شد تا مردم را از هر گونه فشار و سنگینی آزاد ساخته و غل و زنجیر اسارت و خرافات را از دست و پای اندیشه و افكار آنان بردارد.

از دیگر خدماتی كه انبیاء عظام برای تمدّن بشر داشتند، همگانی نمودن علم و دانش بود كه آن را از محدوده درباریان، روحانیان و ثروت مندان خارج نمودند. هم چنین علم را از چنگال خرافات دینی رها نمودند، چرا كه پیروان ادیان دیروز بر اثر برداشت ناروا از درخت منهیّه، كه آدم به آن نزدیك شد، تضادی بین علم و دین ایجاد كرده بودند و ارباب كلیسا و كنیسه اجازه نمی دادند دانشمندان نظریات علمی خود را اعلام كنند و صدها دانشمند را با دستور محاكم تفتیش عقاید و انگزیسیون زیر شكنجه كشتند.

«طنطاوی» به صورت مكرّر در تفسیر كبیرش، این حقیقت را بیان كرده كه انحطاط مسلمین و ترقّی اروپا از یك نقطه آغاز شده و آن «اعراض از دین» است:

ما از دینی كه سعادت بخش بود رو گرداندیم، زبون و خوار شدیم و آن ها از اوهام و خرافاتی كه به نام دین پذیرفته بودند، دست برداشتند و جلو رفتند [2] .

مرحوم اقبال رحمه الله می نویسد:

اگرچه اروپا حقّی را كه اسلام بر تمدّن جدید دارد، دیر شناخت، ولی بالأخره مجبور شد به آن اعتراف كند [3] .

اروپا، اندیشه آزادی و آزادی خواهی و راه پیشرفت در عرصه علم و صنعت را، از اسلام و مسلمین آموخت، ولی با همه صدماتی كه از كلیسا بر آن رفته بود نتوانست یك سره خود را از نفوذ آن خارج ساخته و مذهب و اخلاق را نیز از اسلام بگیرد. تحریفاتی كه در دین مسیح صورت گرفت هنوز هم عقاید ضد عقل و دین در آن فراوان است.

اوّلین اصلی كه یك مسیحی به آن باور دارد، «تثلیث در عین توحید» است كه برای پذیرش این عقیده، نخست باید عقل خود را كنار بزند و داوری آن را نادیده بگیرد و یا مجبور شده عقل و علم را از دین جدا كند؛ ولی رسول اسلام صلی الله علیه وآله می فرماید:

«العلم والدین توأمان اذ افترقا احترقا»؛ علم و دین به هم آمیخته اند، هرگاه از هم جدا شوند احتراق و خرابی به بار می آورند.

هم چنین پیامبران در آغاز كار، حرفه و صنعت های ضروری را به بشر آموختند.

برخی از دانشمندان بر این باورند كه هر علم و حرفه ای كه در میان بشر به وجود آمده، آغازگر آن انبیا بوده اند. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله فرمود:

ما بعث نبیاً الاّ كان زارعاً الا ادریس فانه كان خیاطاً [4] ؛ هیچ پیغمبری مبعوث نشد، مگر این كه زارع و كشاورز بوده، جز ادریس پیامبر كه خیاط بوده است.

در حدیثی از پیامبرصلی الله علیه وآله نقل شده كه حضرت ادریس علیه السلام اوّلین كسی بود كه با قلم نوشت. [5] .

كِشتی سازی را حضرت نوح علیه السلام به بشر آموخت و آهنگری از حضرت داودعلیه السلام و خیاطی از حضرت ادریس علیه السلام به بشر منتقل شده است.


[1] اعراف (7) آيه 157.

[2] تفسير نوين، مقدمه، ص3.

[3] تفسير نوين، مقدمه، ص3.

[4] تهذيب، ج6، ص384.

[5] تفسير الميزان، ج2، ص144.